فنچول خانوم کارمند میشه!

ساخت وبلاگ
یه چن وقتی تو فکرم بود که با مهد کودک قرار داد ببندم 

برا جشنا و مراسماشون براشون نمایش نامه و قصه و شعر بنویسم ّ

شایدم ترانه حالا هرچی که خواستن 

چون تا حالا این کارو کرده بودم و حسابی موفق بودم 

شاید تازه هیجده ساله شده باشم اما رو قلمم میشه حساب کرد 

تقریبا اوکی شده بود که مربی کانونم فهمید و مخالفت کرد 

و خیلی شیک گفت تو غلط میکنی همچین کاری کني!

کار میخوای خودمون بهت معرفی نامه میدیم همین جا مشغول شو 

فک کردی من ميذارم بري؟ اولین کارت پیش خودمون بوده تا آخرم پیش خودمون میمونی 

بنابراین قرار شد بنده از تیرماه آینده به طور رسمی به عنوان مربی طرح 

در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشغول به کار بشم 

و بعدم ان شاءالله به عنوان مربی ادبی استخدام بشم 

البته با توجه به سنم بازم من اولین کسی هستم که تو سن هیجده سالگی 

وارد دنیای مربی گری میشم البته اگه خودم بخوام! 

و این یعنی زلزله بازم یه قانون و ترکوند و یه محال و ممکن کرد 

حالا هیچ مانعی سر راه من نیست 

اداره منو میخواد به عنوان یه نیروی فعال و مفید 

پس این منم که باید انتخاب کنم کار کنم یا بذارم کمی پخته تر بشم؟ 

شما نظرتون چیه؟زود نیست برای شاغل شدن؟

از تیرماه این کودک لجباز شاغل بشه یا به زندگی عاديش ادامه بده؟

عشق عسلی!...
ما را در سایت عشق عسلی! دنبال می کنید

برچسب : فنچول,خانوم,کارمند,میشه, نویسنده : sedayesookoot بازدید : 168 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 0:10