کمای روحی

ساخت وبلاگ
حس میکنم تو یه کمای روحی به سر میبرم 

حال روحيم خوب نیس خستم نیاز به استراحت دارم 

نیاز به دلخوشی 

کسی میدونه دلخوشی برا زندگی چي میتونه باشه؟

ولی خوش حالم که جوری زندگی کردم که هیچ موقع از مرگ نترسم 

هروقت موقعش بشه امادم

اینو از زلزله دیشب فهمیدم که همه ریختن تو خیابون با وحشت 

ولی مث فقط یه لباس پوشیده پوشیدم و آروم نشستم سر جام 

امشب شب یلدا بود مبارکتون باشه

تا وقتی تو جمعم نقاب اون آدم شاد شیطون رو صورتمه 

ولی بعد که تنها میشم تو تنهاییم غرق میکنم خودمو 

امروز امتحان عملی کامپیوتر داشتم و به معنای واقعی هیچی بارم نبود 

صبح با نا امیدی تمام اومدم مقنعمو سرم کنم دیدم زدن تعطیله 

خدا جونم دمت گرم که هوامو داری 

پیام یکی دو هفته ای هست که به هیچ عنوان جواب اس نمیده 

واقعا حالم خوب نبوده و نیس که پی گیرش بشم 

آلودگی هوا خیلی افتضاحه نفسم بالا نمیاد 

آنقدر سرفه کردم گلوم در حال منفجر شدنه

صدامم که دورگه شده دااااغوووون 

ولی در نهایت من خوب میشم 

باید خوب بشم 

من همونم

که  قراره تمام آرزوهای امروزشو فردا بغل کنه!

یاید کم کم دلم و از عزا در بیارم 

شاید قالب وبلاگم عوض کنم 

اگه بخوام آنقدر افسرده پیش برم قطعا نابود نیشم می‌شم 

ولی من کيميام نباید جا بزنم 

من همونم که همیشه دستش و گذاشته رو زانو خودش بلند شده 

من همونم که همیشه تنها با سختياش جنگیده 

آره من کيميام فردا یه روز جديده 

باید خوب باشم 

باید ادامه بدم 

باید زندگی کنم 

چون خندیدن حق منه 

حق تمام آدمهاست 

خدایا کمکم کن 

دستم و بگیر تا بلند شم 

تو این دنیا دیگه فقط تورو دارم 

هوامو داشته باش 

یا حق 

+ نوشته شده در  جمعه یکم دی ۱۳۹۶ساعت 2:49  توسط شکلات تلخ  | 
عشق عسلی!...
ما را در سایت عشق عسلی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sedayesookoot بازدید : 195 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 20:20