حرف دل

ساخت وبلاگ
دیگه میترسم حتی بهت اس بدم 

چه برسه به زنگ و قرار 

چن روزه دلم خیلی بی قرارت بود 

دلم تنگت بود 

سیصد بار دستم رف رو دکمه کال و برگشت 

میدونی چرا؟

سر اون دوست چن روزت و منگيت توتماس قبليمون داشتم خفه میشدم 

زنگ نزدم که صدای بغض دارم داغون ترت نکنه 

اومدم تا نزدیک خونتون چون هواتو کم داشتم 

نيومدم ببینمت چون بدتر اذیت نشی 

من لعنتی لحن چاله میدونی بر نداشتم جناب 

چن شبه حالم بد بود معدم بهم ریخته بود 

چن شبه تو تب بودم نميتونستم بیشتر تایپ بزنم 

برا همونشم جون کندم که فقط بفهمی به يادتم 

هضيون می گفتم ولی یادم بود باید شب خوش بگم 

یادم بود کسی که ديوونشم منتظرمه ولی قرار نیس جواب بده 

یادم بود مزاحم هميشگي زندگيتم 

ولی بازم ببخشید 

هنوزم دلم برات پر ميکشه ولی دیگه میترسم بهت پیام بدم 

میگی خرس گنده مث بچه ها نشستی گریه ميکني؟

آره من بچم که با یه کلمه حرفت 

فقط با گفتن اینکه ده فرسخيم نبينمت کل هيکلم رفته رو ويبره 

دارم قندیل ميبندم ولی اینا میگن تب داري

برا تو تب نکنم برا کی بکنم عشق بی رحم؟

مرسی که هستی و اشکامو پاک نمیکنی 

شب خوش عزيزدل 

یا حق!

+ نوشته شده در  پنجشنبه یازدهم آبان ۱۳۹۶ساعت 21:42  توسط شکلات تلخ  | 
عشق عسلی!...
ما را در سایت عشق عسلی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sedayesookoot بازدید : 243 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 20:20